بایگانی برچسب برای: هوش مالی

۶ گام برای ارتقای شغل و افزایش درآمد

ارتقای شغل

۶ گام برای ارتقای شغل و افزایش درآمد

یکی از مسیرهای رسیدن به استقلال مالی، استفاده از شغلتان در راستای افزایش درامد هست و برای این منظور شما باید همواره مهارت‌های خودتان را توسعه دهید و با تقویت مهارت‌های خود، رتبه ی شغلی خودتان را ارتقا دهید و در مسیر ثروت قدم بردارید.

بدون شک کمتر کسی علاقه دارد که برای سال‌های طولانی در یک موقعیت ثابت به کار خودش مشغول باشد و پیشرفتی در کار خود نداشته باشد و به افزایش درآمد ناچیز سالیانه بسنده کند. ازاین‌رو به ۶ گام مهم در راستای پیشرفت شغلی و افزایش درآمد در این مقاله پرداخته‌شده است.

مهم

شغل شما، به‌مثابه‌ی ثروت شما یا راهی برای ثروتمند شدن شما هست

مطمئناً کمتر کسی را خواهیم یافت که با جمله‌ی بالا مخالف باشد و به‌واقع شغل ما حتی گاهی اوقات سنجه‌ی تعیین ارزش هر یک از ما هست (گرچه شخصاً با آن کاملاً مخالفم ولی با عقاید جامعه نمی‌توان جنگید)

با این تفسیر پی یکی از بهترین راه‌ها برای افزایش ثروت، توسعه‌ی کسب و کار و افزایش درآمد از شغلتان هست و در این مقاله به‌تفصیل به بیان جزئیات و راهکارهای افزایش درآمد شغلی پرداخته‌ام.

کافی است تنها در مرحله‌ی اول به شش گام زیر عمل کنید و توصیه می‌کنم این مقاله‌ی فوق‌العاده را حتماً کامل مطالعه کنید!

گام اول: بیشتر کار کنید

این توصیه‌ای بسیار ساده است ولی چطور می‌توان بیشتر کار کرد؟

۱)      اگر کارمند هستید، اندکی بیشتر از انتظارات کارفرما در کار ظاهر شوید.

۲)      اگر صاحب کسب و کار هستید، زمان کیفی بیشتری برای کار خود بگذارید

زمان کیفی به زمانی گفته می‌شود که شما تمرکزتان کامل بر روی یک موضوع است. برای افزایش زمان کیفی با اقداماتی ساده مثل ممنوع کردن چک کردن اینستاگرام در حین انجام کار، زمان بندی کار برای برقراری تماس‌های غیرضروری و به‌طورکلی با حذف هر اقدام غیر مرتبط با کارتان، زمان کیفی اختصاص داده‌شده را می‌توانید افزایش دهید.

افزایش ثروت | افزایش درامد

سخت کار کنید | افزایش درامد

نکته‌ی مهم

افزایش زمان کیفی اصلاً به میزان افزایش ساعات کاری نیست، حتی ممکن است ساعات کاری کاهش هم پیدا کند. مهم این است که تمرکز شما در حین کار بیشتر از قبل باشد.

گام دوم: لطفاً دوست داشتنی باشید!

مطمئن هستم که شما هم با من در این مورد هم‌نظر هستید. چه کارمند باشید یا کارفرما، دیدن یک آدم شاغل عبوس در صبح یک روز کاری پرانرژی اصلاً صحنه‌ی جذابی نیست. در سال‌هایی که به‌عنوان مشاور سرمایه گذاری مشغول به فعالیت بودم، بارها برخی از همکاران عبوس و ناراحت ملاقات می‌کردم و متأسفانه این سخت‌ترین بخش کار من بود، کاری سخت‌تر از پیش‌بینی بازار بورس و پیشنهاد خرید و فروش سهام!

انسان‌های دوست داشتنی و باانرژی بالا جاذب انرژی هستند و مشتریان به سمت آن‌ها سوق پیدا خواهد کرد و مزیت بیشتری برای شرکت خواهند داشت. پس تلاش کنید دوست داشتنی‌تر باشید!

مطمئناً اگر دوست داشتنی‌تر باشید، مهارت‌های شما زودتر توسعه پیدا خواهد کرد و ارتقای شغل شما هم راحت‌تر خواهد بود. هیچ مدیر یا مشتری عاشق یک انسان عبوس و ازخودراضی نیست!

گام سوم: شبکه‌سازی کنید

مطمئناً منظور من از شبکه‌سازی، گروه ساختن برای مسخره کردن مدیرعامل یا بقیه‌ی کارمندها نیست، یا این‌که تیمی برای زیراب زدن درست کنید!

یکی از مهم‌ترین کلیدهای موفقیت در شغل، ایجاد رابطه‌ی منطقی و مناسب با سایر همکاران و مشتریان است. مطمئناً برای ایجاد یک رابطه‌ی خوب و فعالانه با مشتریان یا سایر همکاران شما مجبور به ازدواج با آن‌ها نخواهید بود!

ارتباط داشتن با انسان‌های درست و منطقی در فعالیت حرفه‌ای، تمام چیزی نیست که شما برای موفقیت به آن نیاز دارید اما بخش مهمی از آن است، شما برای انجام وظایف فعلی خود نیاز به ایجاد یا توسعه‌ی یک شبکه‌ی گسترده با افراد موردنیازتان خواهید بود. آن‌ها حتی یک منبع مناسب برای پیشنهاد موقعیت‌های شغلی به شما هستند.

برای مثال اگر در صنعت مالی نظیر بانک یا بورس و غیره کار می‌کنید، شما حتماً باید شبکه‌ی گسترده‌ای از دوستان و همکاران در سایر شرکت‌ها یا بانک ها داشته باشید. مطمئناً حافظه‌ی آن‌ها برای پیشنهاد شغل مناسب شمارا یادشان خواهد آورد. مطمئناً شبکه‌ی اجتماعی لینکدین یکی از بهترین ابزارها برای ایجاد ارتباطات است.

برای ساختن شبکه‌های گسترده در حیطه‌ی کاری خود، از هیچ کمکی به همکاران و هم‌صنف‌های خود دریغ نکنید و مطمئن باشید پاسخ کارهای نیک شما، بهتان بازخواهد گشت. دنیای امروز، سرشار از اطلاعات است پس دیگر آگاهی از یک فرمول اکسل یا یک روش حل مسئله برای شما مزیت رقابتی محسوب نمی‌شود، بلکه ارتباطاتی که به‌وسیله‌ی آن فرمول با دیگران به دست می‌آورید مزیت رقابتی شما خواهد بود.

از دیگر روش‌های ساختن ارتباطات می‌توان به حضور در نمایشگاه‌ها، مراسم‌ها (برای مثال افطاری، ناهار یا دورهمی­های کاری)، شرکت در کنفرانس ها، حضور در دانشگاه ها و روش‌هایی ازاین‌دست اشاره کرد.

گام چهارم: جذاب باشید، لطفاً.

جذابیت در محیط کار | افزایش درآمد

افزایش جذابیت

مطمئناً هیچ‌کسی علاقه ندارد که یک انسان منفعل به نظر برسد ولی چرا برخی برای افزایش جذابیت خود حتی از لبخند یا پوشیدن لباس رسمی اتوکشیده و مرتب هم دریغ می‌کنند؟! با افزایش جذابیت زودتر استخدام می‌شوید، زودتر مقامتان ارتقا می‌یابد و درآمدتان بیشتر از همکارانتان خواهد بود. انسان‌هایی که جذاب تر هستند به‌صورت میانگین سه یا چهار درصد بهتر از انسان‌های جذاب به چشم می‌آیند.

یادآوری

افزایش جذابیت اصلاً به معنا پوشیدن لباس‌های نامتعارف یا رفتار نامتعارف در محیط کار یا حتی پاچه‌خواری نیست بلکه کاملاً در تضاد با این رفتارهاست.

خوشبختانه اصلاً لازم نیست شما دست به عمل جراحی بزنید تا زیباتر شوید، کافی است چند کار ساده برای افزایش جذابیت خود انجام دهید. چهره‌ی مرتب و بهداشتی، عطر خوش، لباس متناسب با عرف محل کار، داشتن اعتمادبه‌نفس مناسب، مهارت‌های اجتماعی خوب و مهارت‌هایی ازاین‌دست می‌تواند به افزایش جذابیت کمک نماید. هر فردی با تمرکز بر روی آن‌ها می‌تواند جذابیت خود را افزایش دهد.

معرفی کتاب

کتاب چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم نوشته‌ی لیل لوندز یکی از بهترین کتاب‌ها در این زمینه هست.

گام پنجم: به آموزش و توسعه‌ی مهارت‌های خود ادامه دهید.

افزایش درآمد | هوش مالی | توسعه ی کسب و کار

توسعه مهارت شغلی | افزایش درآمد

یکی از مشکلاتی که در سال‌های ابتدایی کار با آن مواجه بودم این بود که بسیاری از مهارت‌های من در حین کار بلااستفاده بود و این مسئله باعث شد بعد از مدتی کمتر از یک سال به احساس رخوت از شغلی که داشتم دچار شوم. این اتفاقی است که برای بسیاری از کارمندان در محیط کار می‌افتد، ولی آیا باید تسلیم شرایط شد؟

این کاری بود که شخصاً هرگز انجام ندادم و بخش قابل توجهی از حقوق خود را صرف توسعه‌ی مهارت‌های حرفه‌ای خود کردم و همین مسئله باعث شد بعد از یک سال پیشنهادی بسیار خوب از یکی از شرکت‌های بزرگ کشور برای همکاری داشته باشم.

شما برای پیشرفت همواره باید مهارت‌های خود را افزایش دهید و مطمئن باشید مهارت‌هایتان مسیر مدنظرتان را خواهد ساخت. اگر نیاز به دریافت مدارک حرفه‌ای در کار خوددارید، درگرفتن آن اصلاً تعلل نکنید و متأسفانه بسیاری از انسان‌های حرفه‌ای موقعیت‌های مناسبی را فقط به خاطر همین اهمال‌کاری در کسب مدارک و مدارج از دست می‌دهند.

برای توسعه‌ی مهارت‌ها حتماً لازم نیست کلاس‌های پرهزینه بروید، گوش دادن به پادکست‌ها، مطالعه‌ی محتوای کانال‌ها یا سایت‌های حرفه‌ای یا حتی مشاهده‌ی ویدئوهای یوتیوب در حیطه‌ی کاری شما، بسیار مفید خواهد بود.

حتی اگر برای پیشبرد یک پروژه نیاز به هماهنگ‌کننده یا رهبر بود، این بهترین فرصت است برای یادگیری و نشان دادن مهارت‌های شما در محیط کار. مطمئناً این توانایی برای کارفرما یا مدیرعامل بسیار ارزشمند خواهد بود.

گام ششم: بدانید که چگونه خودتان را در بازار کار عرضه کنید!

گاهی اوقات ممکن است شما کار جدید و مناسبی پیدا کنید. آیا مهارت‌های لازم برای پیدا کردن فرصت های شغلی جدید، دانش کاربردی مذاکرات شغلی، صحبت در خصوص آینده‌ی صنعت، توانایی فروش مهارت‌های خود را دارید؟

افزایش درآمد | آموزش ارتقای شغل |

فروش مهارت

یکی از مهم‌ترین اولویت‌های شما برای توسعه‌ی درآمد خود از شغلتان باید تقویت موضوعات بالا باشد تا خودتان را با بهترین پیشنهاد به بازار کار عرضه کنید و درآمد مناسبی داشته باشید. این شش گام که در مقاله ذکر شد، مطمئناً از بهترین گام‌های رشد شغلی و توسعه‌ی درآمد شما خواهند بود. در آینده نیز مقالاتی در این خصوص قرار خواهیم داد و تا آن زمان سعی کنید این شش گام را تقویت کنید.

لطفاً همین حالا کاغذ و قلم را بردارید و برنامه‌ی خودتان برای برداشتن شش گام بالا یادداشت کنید.

بی‌صبرانه منتظر یادداشت‌ها و نظرات شما و کسب اطلاع از پیشرفت‌های شغلی شما هستیم.

ساختار تصمیم گیری مغز و هوش مالی

ساختار تصمیم گیری مغز و هوش مالی

هوش مالی و تصمیم گیری

ساختار تصمیم گیری مغز و هوش مالی

در این مقاله به ساختار تصمیم گیری مغز و هوش مالی می پردازیم، ازآنجا که معتقدیم هر نقطه ی ضعفی می تواند بعد از شناسایی و تمرین تبدیل به نقطه ی قوت شود، به بررسی مکانیزم تصمیم گیری مغز می پردازیم و با شناسایی ضعف های مان در تصمیم گیری و استفاده از هوش مالی، آن ها را به نقاط قوت زندگی مان تبدیل کنیم. شاید شما یک یا حتی همه ی سوالات زیر به گوشتان خورده باشد:

  •   چرا ما در برابر هر چیز جدید یا هر تغییری مقاومت می کنیم؟
  •   تا به حال دیده اید که کسی از سرمایه گذاری دوری کند و آن را دنیا دوستی بنامد؟
  •   در برابر پیشنهادات مالی دفاع کرده و به بررسی آن ها نپردازد؟

و بسیاری دیگر از این اقدامات و مسائل که ما هر روزه با آن ها در ارتباط هستیم و پاسخ آن ها را نمی دانیم. برای پاسخ به این پرسش ها به بررسی ساختار تصمیم گیری مغز و هوش مالی می پردازیم و مطمئنا ساختار هوشمند مغز، پاسخی کامل به ما خواهد داد.
به صورت کلی مغز به سه قسمت مغز قدیم، مغز منطقی و مغز احساسی تقسیم می شود و هر یک از این سه در دوره های مشخص و با ساختاری منحصر به فرد، فعالیت می کنند. از آنجا که مغز از روز ازل در دوره ی انسان های ماقبل تاریخ تا کنون تغییرات بسیاری داشته است، ازین رو ابتدا به بررسی ساختار مغز و پس از آن ساختار تصمیم گیری مغز و هوش مالی می پردازیم.

سه بخش اصلی مغز که موضوع پژوهش بسیاری از دانشمندان علم نورون می باشد به صورت زیر است:

 

هوش مالی - سیستم تصمیم گیری در مغز - تصویر سازی مغز - ساختار مغز - i,a lhgd -هوش مالی مغز

ساختار تصمیم گیری در مغز

مغز قدیم چیست؟

بنا بر مدل مک لین اولین و قدیمی ترین بخش از مغز، مغز قدیم یا ساقه ی مغز می باشد. مغز خزنده یا همان مغز قدیم وظیفه ی حفظ حیات بدن را به عهده دارد و به صورت یک ساقه در قسمت بالای نخاع شوکی قرار گرفته است. این مغز از هر تغییری گریزان است و به واقع زودتر از سایر اعضای بدن به ترس و هر تهدیدی سریعا واکنش نشان می دهد.
برای مثال کافیست شما دستتان را به جسم داغی که از دمای بالای آن آگاهی دارید، نزدیک کنید و شاهد عکس العمل این مغز در جهت جلوگیری از سوختگی باشید. یا اینکه دستتان را به نزدیک چشم بیاورید و خواهید دید به صورت غیر ارادی پلک چشمان شما بسته خواهد شد. این مغز تمام تلاش خود را برای حفظ بقا می کند و به دنبال حفظ حالت موجود است؛ گویی رفتار خود را از عصر خزندگان به ارث گرفته است. در عمل بسیاری از تصمیمات مالی، در این بخش از مغز رد می شوند، چرا که از هر اتفاق جدیدی واهمه دارد.

نکته مهم

مغز قدیم فقط به حفظ امنیت فکر می کند

در فضای داخلی مغز نورون ها همواره با یکدیگر در ارتباط اند و در صورت وقوع هر اتفاقی، مغز به حافظه ی خود رجوع می کند تا ببینید که در گذشته در برابر این اتفاق چه واکنش موثری داشته تا مجددا همان واکنش را نشان دهد و اگر چیزی نیافت مغز قدیم بلافاصله دستور مقابله و عقب نشینی از موضع را صادر می کند.
این مسئله می تواند در تصمیم گیری ما در خصوص مسائل مالی و پولی اختلال ایجاد کند. حال که ساختار و کارکرد این مغز را دانستیم به راحتی می توانیم به صورت کنترل شده از آن استفاده کنیم.بسیاری از ما، از سرمایه گذاری یا حتی خرید و فروش واهمه دارد و بخشی از این مسئله ناشی از کودکی یا تجربه ی ناصحیح والدین ما بوده است.
تجربه ی خرید های خوب و بد و ترس اطرافیان ما از معامله، می تواند موجب تاثیرات منفی بر ذهن ما شده و در عمل مغز ما در برابر تصمیمات سرمایه گذاری، حافظه ای برای واکنش مناسب نداشته باشد و مغز قدیم خود را لایق برخورد بداند. برای جلوگیری از آن کافیست قدرت ریسک خود را بالا ببریم و معاملاتی هر چند کوچک را پس از بررسی، بدون قید و شرط انجام بدهیم. هرچه تعداد معاملات افزایش یابد، قدرت ریسک پذیری شما بیشتر شده و به تبع آن نفوذ مغز قدیم در ذهن شما کاهش می یابد. بدین منظور سه مرحله ی زیر برای جلوگیری از نفوذ مغز قدیم توصیه می شود:  

  1.  هیچ فرصت سرمایه گذاری را بدون بررسی دقیق آماری مردود نکن
  2.  هر چه قدر بررسی فرصت سرمایه گذاری طولانی تر شود، احتمال عدم انجام آن افزایش می یابد.
  3.   از معاملات کوچک قدرت ریسک پذیری را افزایش داده و پس از تکمیل بررسی با اعتماد به نفس کامل معامله را انجام دهید.
  4.   معامله کن، معامله کن و باز هم معامله! هیچ اکسیری کاراتر از این نیست.

تصویر زیر حالات ذهنی را در ابتدای معاملات به خصوص در بازار بورس نشان می دهد:
این تصویر از آن رو اهمیت دارد که با انجام معاملات زیاد، تجربه ی احساسات زیر در شما کاهش خواهد یافت و معامله را بخشی از زندگی خواهید دانست.

تجربه ی خرید در گذشته ، هوش مالی ، سیستم تصمیم گیری مغز و هوش مالی ، مغز قدیم ، مغز جدید ، کورتکس

تجربه ی خرید در گذشته

 

مغز احساسی چیست؟

پس از تکامل مغز انسان نسبت به گونه های اولیه، بخش دیگری به مغز اضافه می شود که به آن مغز دوران تکامل گفته می شود. این بخش، مغز احساسی است که اصطلاحا به آن مغز پستانداران نیز گفته می شود و عملا این بخش از مغز در این گونه پر رنگ تر است. عواطف و احساسات در این بخش کنترل می شود و تصمیم گیری اولیه ی مغز نیز در هر موضوعی پس از اثبات بی خطر بودن توسط مغز قدیم، برای پردازش به این بخش از مغز ارسال می شود.
این بخش از مغز، انسان را به لذت های سریع هدایت می کند و در عمل باعث می شود کارها را به آینده موکول کنید یا پس انداز خود را به منظور دریافت حس خوب، کاملا خرج کنید، تصمیمی که بعد از مدتی پشیمانی به همراه دارد، متاسفانه مغز میانی به نتیجه ی کار اهمیتی نمی دهد و فقط لذت، در همان لحظه را به هر چیزی ترجیح می دهد.
در تصمیمات سرمایه گذاری به هیچ وجه نباید احساسی در نظر گرفت. سعی کنید پس از شنیدن پیشنهاد یا بررسی گزینه های سرمایه گذاری پیش از هر تصمیمی نرخ بازگشت سرمایه را در نظر بگیرید. با این فرض که اگر شما این دارایی را خریداری کردید، پس از چند سال اصل سرمایه ی شما باز می گردد؟ آیا بیشتر از سود بانکی برای شما عایدی دارد؟
سوالاتی ازین دست موجب می شود به تنهایی بر مبنای احساس معامله نداشته باشیم. مطمئنا در ابتدای امر این مسئله اندکی سخت تر می باشد و توصیه می کنم آن را برای پیشنهادات مختلف آن قدر تکرار کنید تا مسیر عصبی بررسی پیشنهادات یا گزینه های سرمایه گذاری در ذهن تان ساخته شود.

 

مغز منطقی یا نئوکورتکس چیست؟

در لایه ی بالایی مغز نیز، مغز منطقی یا اصطلاحا نئوکورتکس را داریم. این بخش از مغز، هر اتفاقی را تجزیه و تحلیل و بررسی می کند و در مورد آن تصمیم مناسب را اتخاذ می کند. این مغز در کمتر از ۵% از موارد در تصمیمات مردم تاثیرگذار است و نشانه های فعالیت آن را در سخنرانی، مطالعه، تفکر و هدف گذاری و غیره می توانید احساس کنید. در عمل تصمیم شما به مطالعه ی همین مقاله نیز حاصل این بخش از مغز شماست.

نکته ی مهم


به صورت کلی بخش قابل توجهی از پردازش اطلاعات در مغز ما در مغز میانی و قدیم صورت می گیرد و مغز کورتکس سهمی ناچیز دارد.

در عمل بخش مغز میانی و مغز قدیم را مغز ناخودآگاه و کورتکس مغز آگاهانه ی ماست و در عمل هر سه مغز با هم در تصمیم گیری های ما موثرند، گرچه سهم مغز منطقی اغلب پایین تر است.
البته باید توجه داشت که می توان رفته رفته سهم مغز منطقی را در تصمیم گیری ها افزایش داد و با آگاهی از نحوه ی تصمیم گیری مغز این روند را سرعت بخشید.
ذهن ناخودآگاه شما، بدون اینکه شما احساس کنید در حال فعالیت و بررسی شرایط است و همه ی اطلاعات ورودی را پردازش می کند و در این حالت مغز قدیم اگر با مسئله ای از قبل رو به رو نشده باشد، در ابتدا با آن مقابله می کند و علاقه ای به تغییر ندارد، چرا که وظیفه اش حفظ شرایط موجود و تامین امنیت است.
این که شما ملکی را خریداری می کنید یا یک سرمایه گذاری انجام می دهید؛ قبل از هر چیز نیاز به سرمایه گذاری و بقا توسط ذهن قدیم شناسایی شده است و برای ایجاد احساس نیاز به مغز میانی رفته و در آخر مغز منطقی وظیفه ی توجیه سرمایه گذاری ما را دارد. در عمل بییشتر انسان ها احساسی تصمیم می گیرند و از مغز منطقی تتنها برای توجیه عمل خود، استفاده می کنند.
برای بهبود این روند و جلوگیری از تصمیم گیری توسط مغز قدیم و مغز احساسی، بهترین کار تعدد معاملات است! اگر در تلاش برای حل این مسئله هستید، بعد از بررسی شرایط از معامله نترسید و خرید و فروش کنید. در همه ی بازارهای سرمایه گذاری مهم ترین آیتم تجربه است و تجربه جز با تعدد معاملات به دست نخواهد آمد.

نکته ی پایانی


حال که با ساختار تصمیم گیری مغز و هوش مالی آشنا شدید مطمئنا می توانید در روند تصمیم گیری مغز خود تغییراتی ایجاد کرده و سهم مغز منطقی را افزایش دهید.

لطفا تجربیات خود را از مشکل یا نحوه ی حل مشکلتان و بهبود تصمیم گیری بر مبنای ساختار مغز در بخش نظرات همین مقاله برای ما یادداشت کنید.