تحلیل بنیادی مس
تحلیل بنیادی مس
سلام و عرض ادب خدمت دوستان گرامی
این روزها هرچه قدر امیدم به بهبود اقتصاد داخلی بیشتر می شود از سوی دیگر نا امیدی نسبت به وضعیت اقتصاد جهانی به خصوص در کامودیتی ها و مواد اولیه محیط پیرامون را ترسناک جلوه می کند و مطمئنا با آمار ضعیف از سوی دولت چین درک این موضوع به خوبی محسوس خواهد بود. حرکات اخیر بانک مرکزی چین و تحرکات برای رونق دادن به بازار مسکن حبابی چین که کاهش قیمت را هم تجربه کرده است همگی از عزم این دولت در جهت تحریک مصرف داخلی و بهبود رشد می باشد ، مطمئنا اقتصادی که رشد اقتصادی اش را مدیون دارایی های سرمایه ای و مواد اولیه بوده است به راحتی نمی تواند این گذار را انجام دهد و اما رشد بخش خدمات در این کشور بسیار قابل ملاحظه بوده است. برای اینکه شرایط بخش فلزات را بخواهم به خوبی تفسیر کنم بد نیست سه نمودار زیر را نیم نگاهی بیندازیم و تحلیلی بنیادی بر مس داشته باشیم و در انتها تاثیرات آن بر سهمی نظیر فملی مورد بررسی قرار دهیم :
در نمودار اول مصرف مس را در سال ۱۹۹۰ مشاهده می کنیم و میبینیم که کشورهای صنعتی عمده ی مصرف مس دنیا را در اختیار داشتند و دو کشور آمریکا و ژاپن معادل ۳۵% نزدیک به نیمی از تقاضای مس را به خود اختصاص میداده اند و با گذر زمان و افزایش فعالیت بخش خدمات، هم اکنون عمده ی GDP این کشورها را بخش های خدماتی شامل می شوند.
حال به سراغ چارت دوم میرویم و شرایط فلز مس و تقاضای جهانی اش را در ۲۲ سال بعد در سال ۲۰۱۲ مشاهده می کنیم و می بینیم از سویی افزایش تولید و ظرفیت داشته ایم و از سویی هم تقاضای مس در چین در حال خودنمایی است و و سهمی ۴۳% در کیک تقاضای مس را در اختیار داشته اند.
حال با شرایط فعلی اقتصادی چین می توان رویدادی نچندان دلچسب را برای آینده ی کامودیتی ها تصویر کرد و البته افت مس به زیر ۵۰۰۰ یا روی به زیر ۱۸۰۰ یا آلمینیوم به ۱۵۰۰ دلار نیازمند متغیر های بنیادین قوی و گزارشات ضعیف از سوی اقتصادهای بزرگ خواهد بود و به راحتی نمی توان تصور افت سنگینی برایشان داشت.
حال در چارت سوم به نمودار دایره ای مصرف مس در سال ۲۰۱۲ می پردازیم و مشاهده می کنیم که عمده مصرف مس در بخش های تجهیزات و عملیات ساخت و ساز می باشد و این دو سهمی ۶۰ درصدی در مصرف مس را در اختیار داشته اند و البته آمارها نشان می دهد از سال ۲۰۱۲ تا به امروز تغییرات شدیدی در این حوزه ها و نمودارهای قبلی نداشته ایم. مسلما تحریک بخش مسکن و رونق معاملات می تواند شرایط را برای کامودیتی ها بهتر کند ولی تا کنون اقدامات بانک مرکزی این کشور در تغییرات نرخ بهره و وام ها تاثیر چندانی نداشته است و مطمئنا با عبور این کشور از دوره ی گذار می توان برای آینده تصویر روشنی در نظر گرفت.
شرایط بازار ما هم خواه ناخواه با مواد اولیه گره خورده است و این هفته افت نفت به سطوح ۴۴ دلاری کمی نگرانی ها را بیشتر کرد و در این بخش هم همچنان آمار قدرتمندی برای افت به زیر ۴۰ دلار مشاهده نشده است و پیش بینی هم نمی شود و به نظر محدوده ۴۰ تا ۴۴ دلار محدوده ی قدرتمندی باشد و در تایم فریم های ماهانه نیز شکستی در این حمایت ها مشاهده نمی شود.
در بازار داخلی هم شرایط تغییر خاصی نداشته است و کم تحرکی بازیگران بزرگ به وضوح قابل مشاهده است و حقوقی های دولتی و شبه دولتی واقعا با بحران نقدینگی رو به رو هستند و ان شا الله در آینده در پستی جامع به وضعیت این صندوق های بازنشستگی خواهم پرداخت. به نظرم همچنان نوسان گیری در طی این مدت راهکار عاقلانه تری خواهد بود و شخصا انتظار تعدیل منفی در گزارش های ۶ ماهه را دارم. با بازگشایی پالایشی ها و فولاد و استفاده از جو منفی می توان شکارهای خوبی در بازار داشت و از نوسانات بهره برد. افت نرخ تورم در مدت اخیر و با کاهش احتمالی سود بانکی می توان شرایط بهتری برای بازار در نظر داشت و تثبیت نرخ دلار بر روی ۳۳۰۰ تومان برای بسیاری از شرکت ها مناسب خواهد بود ولی همچنان با اوضاع بازار جهانی باید با احتیاط بیشتری قدم برداشت. تصویر سود ۳۰ تومانی از فخوز نمادی از رکود فراگیر در صنایع بود.
برای همگی آرزوی شادی و موفقیت دارم.
امیدوارم سلامت و بهروز باشید.
——————————————————————————————————————————————