ساختار تصمیم گیری مغز و هوش مالی
ساختار تصمیم گیری مغز و هوش مالی
در این مقاله به ساختار تصمیم گیری مغز و هوش مالی می پردازیم، ازآنجا که معتقدیم هر نقطه ی ضعفی می تواند بعد از شناسایی و تمرین تبدیل به نقطه ی قوت شود، به بررسی مکانیزم تصمیم گیری مغز می پردازیم و با شناسایی ضعف های مان در تصمیم گیری و استفاده از هوش مالی، آن ها را به نقاط قوت زندگی مان تبدیل کنیم. شاید شما یک یا حتی همه ی سوالات زیر به گوشتان خورده باشد:
- چرا ما در برابر هر چیز جدید یا هر تغییری مقاومت می کنیم؟
- تا به حال دیده اید که کسی از سرمایه گذاری دوری کند و آن را دنیا دوستی بنامد؟
- در برابر پیشنهادات مالی دفاع کرده و به بررسی آن ها نپردازد؟
و بسیاری دیگر از این اقدامات و مسائل که ما هر روزه با آن ها در ارتباط هستیم و پاسخ آن ها را نمی دانیم. برای پاسخ به این پرسش ها به بررسی ساختار تصمیم گیری مغز و هوش مالی می پردازیم و مطمئنا ساختار هوشمند مغز، پاسخی کامل به ما خواهد داد.
به صورت کلی مغز به سه قسمت مغز قدیم، مغز منطقی و مغز احساسی تقسیم می شود و هر یک از این سه در دوره های مشخص و با ساختاری منحصر به فرد، فعالیت می کنند. از آنجا که مغز از روز ازل در دوره ی انسان های ماقبل تاریخ تا کنون تغییرات بسیاری داشته است، ازین رو ابتدا به بررسی ساختار مغز و پس از آن ساختار تصمیم گیری مغز و هوش مالی می پردازیم.
سه بخش اصلی مغز که موضوع پژوهش بسیاری از دانشمندان علم نورون می باشد به صورت زیر است:
مغز قدیم چیست؟
بنا بر مدل مک لین اولین و قدیمی ترین بخش از مغز، مغز قدیم یا ساقه ی مغز می باشد. مغز خزنده یا همان مغز قدیم وظیفه ی حفظ حیات بدن را به عهده دارد و به صورت یک ساقه در قسمت بالای نخاع شوکی قرار گرفته است. این مغز از هر تغییری گریزان است و به واقع زودتر از سایر اعضای بدن به ترس و هر تهدیدی سریعا واکنش نشان می دهد.
برای مثال کافیست شما دستتان را به جسم داغی که از دمای بالای آن آگاهی دارید، نزدیک کنید و شاهد عکس العمل این مغز در جهت جلوگیری از سوختگی باشید. یا اینکه دستتان را به نزدیک چشم بیاورید و خواهید دید به صورت غیر ارادی پلک چشمان شما بسته خواهد شد. این مغز تمام تلاش خود را برای حفظ بقا می کند و به دنبال حفظ حالت موجود است؛ گویی رفتار خود را از عصر خزندگان به ارث گرفته است. در عمل بسیاری از تصمیمات مالی، در این بخش از مغز رد می شوند، چرا که از هر اتفاق جدیدی واهمه دارد.
در فضای داخلی مغز نورون ها همواره با یکدیگر در ارتباط اند و در صورت وقوع هر اتفاقی، مغز به حافظه ی خود رجوع می کند تا ببینید که در گذشته در برابر این اتفاق چه واکنش موثری داشته تا مجددا همان واکنش را نشان دهد و اگر چیزی نیافت مغز قدیم بلافاصله دستور مقابله و عقب نشینی از موضع را صادر می کند.
این مسئله می تواند در تصمیم گیری ما در خصوص مسائل مالی و پولی اختلال ایجاد کند. حال که ساختار و کارکرد این مغز را دانستیم به راحتی می توانیم به صورت کنترل شده از آن استفاده کنیم.بسیاری از ما، از سرمایه گذاری یا حتی خرید و فروش واهمه دارد و بخشی از این مسئله ناشی از کودکی یا تجربه ی ناصحیح والدین ما بوده است.
تجربه ی خرید های خوب و بد و ترس اطرافیان ما از معامله، می تواند موجب تاثیرات منفی بر ذهن ما شده و در عمل مغز ما در برابر تصمیمات سرمایه گذاری، حافظه ای برای واکنش مناسب نداشته باشد و مغز قدیم خود را لایق برخورد بداند. برای جلوگیری از آن کافیست قدرت ریسک خود را بالا ببریم و معاملاتی هر چند کوچک را پس از بررسی، بدون قید و شرط انجام بدهیم. هرچه تعداد معاملات افزایش یابد، قدرت ریسک پذیری شما بیشتر شده و به تبع آن نفوذ مغز قدیم در ذهن شما کاهش می یابد. بدین منظور سه مرحله ی زیر برای جلوگیری از نفوذ مغز قدیم توصیه می شود:
- هیچ فرصت سرمایه گذاری را بدون بررسی دقیق آماری مردود نکن
- هر چه قدر بررسی فرصت سرمایه گذاری طولانی تر شود، احتمال عدم انجام آن افزایش می یابد.
- از معاملات کوچک قدرت ریسک پذیری را افزایش داده و پس از تکمیل بررسی با اعتماد به نفس کامل معامله را انجام دهید.
- معامله کن، معامله کن و باز هم معامله! هیچ اکسیری کاراتر از این نیست.
تصویر زیر حالات ذهنی را در ابتدای معاملات به خصوص در بازار بورس نشان می دهد:
این تصویر از آن رو اهمیت دارد که با انجام معاملات زیاد، تجربه ی احساسات زیر در شما کاهش خواهد یافت و معامله را بخشی از زندگی خواهید دانست.
مغز احساسی چیست؟
پس از تکامل مغز انسان نسبت به گونه های اولیه، بخش دیگری به مغز اضافه می شود که به آن مغز دوران تکامل گفته می شود. این بخش، مغز احساسی است که اصطلاحا به آن مغز پستانداران نیز گفته می شود و عملا این بخش از مغز در این گونه پر رنگ تر است. عواطف و احساسات در این بخش کنترل می شود و تصمیم گیری اولیه ی مغز نیز در هر موضوعی پس از اثبات بی خطر بودن توسط مغز قدیم، برای پردازش به این بخش از مغز ارسال می شود.
این بخش از مغز، انسان را به لذت های سریع هدایت می کند و در عمل باعث می شود کارها را به آینده موکول کنید یا پس انداز خود را به منظور دریافت حس خوب، کاملا خرج کنید، تصمیمی که بعد از مدتی پشیمانی به همراه دارد، متاسفانه مغز میانی به نتیجه ی کار اهمیتی نمی دهد و فقط لذت، در همان لحظه را به هر چیزی ترجیح می دهد.
در تصمیمات سرمایه گذاری به هیچ وجه نباید احساسی در نظر گرفت. سعی کنید پس از شنیدن پیشنهاد یا بررسی گزینه های سرمایه گذاری پیش از هر تصمیمی نرخ بازگشت سرمایه را در نظر بگیرید. با این فرض که اگر شما این دارایی را خریداری کردید، پس از چند سال اصل سرمایه ی شما باز می گردد؟ آیا بیشتر از سود بانکی برای شما عایدی دارد؟
سوالاتی ازین دست موجب می شود به تنهایی بر مبنای احساس معامله نداشته باشیم. مطمئنا در ابتدای امر این مسئله اندکی سخت تر می باشد و توصیه می کنم آن را برای پیشنهادات مختلف آن قدر تکرار کنید تا مسیر عصبی بررسی پیشنهادات یا گزینه های سرمایه گذاری در ذهن تان ساخته شود.
مغز منطقی یا نئوکورتکس چیست؟
در لایه ی بالایی مغز نیز، مغز منطقی یا اصطلاحا نئوکورتکس را داریم. این بخش از مغز، هر اتفاقی را تجزیه و تحلیل و بررسی می کند و در مورد آن تصمیم مناسب را اتخاذ می کند. این مغز در کمتر از ۵% از موارد در تصمیمات مردم تاثیرگذار است و نشانه های فعالیت آن را در سخنرانی، مطالعه، تفکر و هدف گذاری و غیره می توانید احساس کنید. در عمل تصمیم شما به مطالعه ی همین مقاله نیز حاصل این بخش از مغز شماست.
در عمل بخش مغز میانی و مغز قدیم را مغز ناخودآگاه و کورتکس مغز آگاهانه ی ماست و در عمل هر سه مغز با هم در تصمیم گیری های ما موثرند، گرچه سهم مغز منطقی اغلب پایین تر است.
البته باید توجه داشت که می توان رفته رفته سهم مغز منطقی را در تصمیم گیری ها افزایش داد و با آگاهی از نحوه ی تصمیم گیری مغز این روند را سرعت بخشید.
ذهن ناخودآگاه شما، بدون اینکه شما احساس کنید در حال فعالیت و بررسی شرایط است و همه ی اطلاعات ورودی را پردازش می کند و در این حالت مغز قدیم اگر با مسئله ای از قبل رو به رو نشده باشد، در ابتدا با آن مقابله می کند و علاقه ای به تغییر ندارد، چرا که وظیفه اش حفظ شرایط موجود و تامین امنیت است.
این که شما ملکی را خریداری می کنید یا یک سرمایه گذاری انجام می دهید؛ قبل از هر چیز نیاز به سرمایه گذاری و بقا توسط ذهن قدیم شناسایی شده است و برای ایجاد احساس نیاز به مغز میانی رفته و در آخر مغز منطقی وظیفه ی توجیه سرمایه گذاری ما را دارد. در عمل بییشتر انسان ها احساسی تصمیم می گیرند و از مغز منطقی تتنها برای توجیه عمل خود، استفاده می کنند.
برای بهبود این روند و جلوگیری از تصمیم گیری توسط مغز قدیم و مغز احساسی، بهترین کار تعدد معاملات است! اگر در تلاش برای حل این مسئله هستید، بعد از بررسی شرایط از معامله نترسید و خرید و فروش کنید. در همه ی بازارهای سرمایه گذاری مهم ترین آیتم تجربه است و تجربه جز با تعدد معاملات به دست نخواهد آمد.
لطفا تجربیات خود را از مشکل یا نحوه ی حل مشکلتان و بهبود تصمیم گیری بر مبنای ساختار مغز در بخش نظرات همین مقاله برای ما یادداشت کنید.
بسیار متشکرم، مقاله ی بسیار کاربردی بود.
ممنون که بی هیچ چشمداشتی اطلاعاتتان را به اشتراک می گذارید
سلام
متشکر از لطف شما و امیدواریم به خوبی این نکات را در زندگی تان به کار ببندید.
شاد و پیروز باشید.
فکر نمی کردم ساختار مغز به این پیچیدگی باشد و تصمیمات مالی این قدر پیچیده بشوند
شخصا فرصت های زیادی رو به خاطر ترس از دست دادن سرمایه از دست دادم
ممنون آقای رحمانی
سلام
برایتان آرزوی موفقیت دارم و خوشحالم که به این خودآگاهی رسیده اید.
شاد و پیروز و سرافراز باشید.
حسن رحمانی
سلام رحمانی جان
متشکرم از مطلب خوبتون
ای کاش در این خصوص یکجلسه به دانشجوهاتون در کلاس درس توضیح کاملی بدهید
سلام جناب دکتر سعیدی
متشکرم از پیشنهاد خوبتان. ان شالله حتما تدریس مباحث هوش مالی و تئوری تصمیم گیری را در کلاس های دانشجوهای ارشد اضافه خواهم کرد.
شاد و پیروز و موفق باشید.